اصلاح حساب و اصلاح ساختار سیستم

اصلاح حساب و اصلاح ساختار سیستم
اصلاح حساب و اصلاح ساختار سیستم
11 شهریور 1402

نیاز به اصلاح حساب‌ها

اصلاح حساب‌ها یک امر ضروری است، زیرا ممکن است تراز آزمایشی حاوی اطلاعات و مانده حساب‌ها به‌روز و کاملی نباشد.دلایل ناقص بودن تراز آزمایشیبعضی از رویدادهای مالی را نمی‌توان به صورت روزانه ثبت کرد و برای مثال، می‌توان به استفاده از ملزومات اداری و کارکرد کارکنان اشاره کرد. مثلاً ثبت روزانۀ استفاده از ملزومات اداری و یا ثبت روزانۀ حقوق پرسنل یک عمل وقت گیر و ناکارآمد است.برخی از مخارج مانند خرید ساختمان، تجهیزات، بیمه کردن وسایل نقلیه و اجاره دفتر را نمی‌توان به صورت یکجا هزینه نمود، زیرا این مخارج در طول یک یا دوره منقضی یا استفاده می‌شوند.برخی رویدادهای مالی ممکن است ثبت نشده باشند. برای مثال، ممکن است قبض آب سال ۹۸ در سال ۹۹ پرداخت شود، ولی واحد تجاری باید این هزینه را در سال ۹۸ ثبت کند حتی اگر در سال ۹۹ پرداخت کرده باشد.قبل از تهیه صورت‌های مالی بایستی اصلاح حساب‌ها را انجام دهیم و مانده هر حساب در تراز آزمایشی را تجزیه و تحلیل کنیم تا مشخص شود که آیا برای تهیه صورت‌های مالی کامل و به روز است یا خیر.

دو قانون اصلاح حساب‌ها

۱- هر ثبت اصلاحی شامل یک حساب صورت سود و زیان و یک حساب صورت وضعیت مالی (ترازنامه) می‌باشد.

۲- ثبت‌های اصلاحی هرگز روی حساب موجودی نقد تأثیر نمی‌گذارند

انواع ثبت‌های اصلاحی

برای اصلاح حساب‌ها واحد تجاری باید ثبت‌های اصلاحی انجام دهند و این ثبت‌ها به چهار طبقه زیر تقسیم می‌شوند:

۱- پیش پرداخت هزینه‌ها

پرداخت هزینه‌ها قبل از استفاده یا منقضی شدن، به عنوان دارایی در حساب پیش پرداخت ثبت می‌شوند.

۲- پیش دریافت‌ها

دریافت وجه نقد قبل از انجام خدمات یا ارائه کالا به عنوان بدهی در حساب پیش دریافت ثبت می‌شود.

۳- درآمدهای ثبت نشده (درآمدهای تحقق یافته)

درآمدهایی هستند که تعهدات آن انجام شده (خدمات ارائه شده یا کالا تحویل شده) اما هنوز ثبت نشده‌اند.

۴- هزینه‌های معوق

هزینه‌های معوق به هزینه‌هایی گفته می‌شود که متحمل شده ولی پرداخت یا ثبت نشده است.

اصلاح ساختار مالی

دلایل متعددی وجود دارد که ممکن است نیاز به تجدید ساختار مالی را برای شرکت‌ها ایجاد کند. اما به‌طورکلی، اصلی‌ترین دلیل برای تغییر یا اصلاح ساختار مالی شرکت‌ها این است که یک شرکت در شرایطی قرار می‌گیرد که نمی‌تواند بدهی خود را چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ تجاری به طرف‌های معاملات خود، پرداخت کند و ازآنجاکه می‌خواهد در ساختارهای تعریف‌شده و تعهدات خود باقی بماند، درگیر چالش‌های مالی می‌شود. در چنین شرایطی، ذی‌نفعان شرکت اعم از بدهکاران و وام‌دهندگان، به‌منظور حفاظت از موقعیت و سرمایه خود، درصدد ایجاد بستری پایدار برای ساختار مالی شرکت برمی‌آیند و راهکار «اصلاح ساختار مالی شرکت» را برمی‌گزینند.

ساختار مالی چیست؟

ساختار مالی یا ساختار سرمایه در حقیقت ترکیبی از اجزای تشکیل‌دهنده‌ی دارایی‌های شرکت (سرمایه یا بدهی) است. به بیان دیگر، شرکت‌ها برای بقا و ادامه فعالیت‌های خود، نیاز به مجموعه‌ای از دارایی‌ها دارند. این دارایی‌ها از جنس سرمایه‌گذاری، دارایی ثابت، یا هر نوع دارایی دیگری خواهد بود که قرار است در زمره‌ی دارایی‌های بلندمدت شرکت شمرده شوند. زمانی که یک شرکت تصمیم به خرید یک دارایی می‌گیرد، می‌بایست منابع خود را از طریق یکی از روش‌های مرسوم تأمین کند. از روش‌های مرسوم تأمین منابع می‌توان به آورده‌ها و منابعی که سهام‌داران در اختیار شرکت قرار داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اند، استفاده از تسهیلات و وام، انتشار اوراق و … اشاره کرد. در واقع ترکیب سازنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ی این دارایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، چه از جنس سرمایه و چه از جنس بدهی، مفهوم ساختار مالی شرکت را تبیین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کنند.

اصلاح ساختار مالی شرکت‌ها به چه معناست؟

اصلاح ساختار مالی شرکت‌ها در حقیقت به معنای سازماندهی و بازنگری نسبت به ساختار تشکیل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دهنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ی دارایی‌های آن شرکت است. بهبود ساختار مالی شرکت‌ها احتمال وقوع بحران‌های مالی برای آن‌ها را کاهش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دهد و با ازبین‌بردن چالش‌هایی که میان سهام‌داران و اعتباردهندگان شرکت‌ها وجود دارد، به حل‌وفصل سریع مشکلات مالی که مجموعه‌ها با آن دست‌به‌گریبان هستند، کمک می‌کند.

تجدید ساختار استراتژیک کسب‌و‌کارها و بهره‌گرفتن از روش‌های مختلف تأمین مالی، از جمله راهکارهای مهم و تأثیرگذار در فعالیت بلندمدت شرکت‌ها محسوب می‌شود و از سوی دیگر، باعث تأمین ارزش‌افزوده برای سهام‌داران و تحقق سود بیشتر و بازگشت سرمایه برای سازمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ها می‌شود. ترکیب بهینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ی منابع تأمین مالی انعطاف شرکت را در برابر شوک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ های اقتصادی و همین-طور چالش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ های کسب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ وکار افزایش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دهد.

به بیان بهتر، می‌توان گفت چنین تجدیدنظری هرگونه تغییر اساسی در ساختار مالی، مالکیت یا کنترل دارایی‌ها، یا بدهی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ های تجاری و غیرتجاری یک شرکت را در بر می‌گیرد. اصلاح ساختار مالی می‌تواند به دلیل اجبار یا به‌عنوان بخشی از استراتژی مالی و در حوزه‌ی اقلام ترازنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ای شرکت انجام شود. به این صورت که اگر یکی تغییر کند، براین‌اساس، اقلام دیگر نیز بازتنظیم می‌شود.